مرا در شبکه های اجتماعی دیگر دنبال کنید

friendfeed ~~~~~~ twitter ~~~~~~ google plus

۱۳۹۲/۱۱/۱۲

من حاصل سالها تلاش جمهوری اسلامی هستم / شکست ایدئولوژی

در دوران مدرسه بخصوص زمانی که در دوره ی ابتدایی تحصیل می کردم، هرگاه که دهه فجر فرا می رسید مجبور بودم که شعارهای انقلابی را به عنوان مشق بنویسم تا روحیه انقلابی و دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی را به من و بچه های دیگر دیکته کنند، در مدرسه سعی می شد در مغزمان فرو کنند که فلان آدم بد است و فلانی خوب. مجبور بودم تا ابتدا در صف بایستم و قرآن بخوانم و با صدای بلند هم صلوات بفرستم و برای ظهور امام زمان دعا کنم و بعد به کلاس درس بروم، در کلاس هم برای گرفتن کارت صدآفرین اغلب باید سوره های قرآن را حفظ می کردم. هدف این بود که به شکلی پرورشمان بدهند که در آینده حافظ اسلام و جمهوری اسلامی باشیم.
من حاصل سالها تلاش جمهوری اسلامی هستم، امروز اما نه تنها به این نظام و حکومت اسلامی اعتقادی ندارم بلکه مخالف همه جانبه ی آن هستم. سیستم آموزشی جمهوری اسلامی سعی می کرد تا به من و بچه های دیگر یاد دهد که شاه و شاپور بختیار و آمریکا و انگلیس و... بد هستند، اما نمی دانستند که روزی حاصل سالها تلاششان دوستدار شاپور بختیار شود و به او برای تفکرش و تلاشش برای آزادی احترام خاصی قائل شود و شاپور بختیار را به عنوان شخصیتی محبوب در افکارش داشته باشد.
من حاصل سالها تلاش سیستم اسلامی هستم که خواست خدا را بزرگ و مهربان و در عین حال قادر مطلق و خشن نشان دهد و این که قرآن را در حافظه من حک کند تا بدون جستجو به این باور برسم که دین اسلام یعنی حق و قانون، و مخالف اسلام دشمن خدا و قرآن است بنابراین دشمن من نیز هست، اما هیچ وقت دوست نداشتم کسی چیزی را به من دیکته کند، حتی اگر خدا باشد و همه بگویند که او بزرگ و پر قدرت است، به همین دلیل همیشه در پی آن بودم که استقلال خود را به دست آورم و به دنبال سوالات بی جوابی بروم که حرف زدن از آن با نام "کفر" یاد می شد، در ابتدا هم ترس از این داشتم که اگر درباره وجود خدا جستجو کنم دچار قهر و خشم و غضبش شوم اما نهایتا از خدای ساخته ی ذهن انسان رد شدم و با خواندن قرآن اینبار اما معنی آن و نه آیات عربی آن و با جستجو در اینترنت دیال آپ یا همان اینترنت ذغالی خودمان سعی در دیدن اسلام و خدا از زاویه ای دیگر داشتم تا به اندیشه اَم آزادی ببخشم. من حاصل سالها تلاش نظامی دینی هستم که سعی کرد تا ذهن و فکر مرا سرکوب و مسخ کند اما سالهاست که من نه تنها مسلمان نیستم بلکه به وجود خدا هم بی اعتقادم.
من امروز نه با شاپور بختیار و سلطنت طلبان و دیگر احزاب مخالف جمهوری اسلامی دشمنی دارم و نه با آمریکا و اسرائیل و انگلیس و...، من امروز نه به جمهوری اسلامی اعتقادی دارم و نه به اسلام و دیگر ادیان و خدا. این یعنی شکست ایدئولوژی جمهوری اسلامی، یعنی شکست سیستم دینی، یعنی شکست دیکتاتوری و حرف زور...
عکس زیر مربوط است به ایام دهه فجر در دورانی که در دوره ابتدایی تحصیل می کردم، تقریبا دهه فجر هر سال باید شعارهای انقلابی سال 57 را به عنوان مشق شب می نوشتیم و یا اینکه "روزنامه دیواری" برای پیروزی انقلاب اسلامی تهیه می کردیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر