امروز عده ای خوشحال هستند که روابط ایران و آمریکا رو به بهبودیست و حسن روحانی تغییر دهنده آینده ی ایران است و به او افتخار می کنند، اما باید به این نکته توجه کرد که نه روحانی و نه روحانی ها افرادی هستند که بخواهند از افکار خود برای همیشه دست بکشند و از سوی دیگر فقط کافیست تا منافع دولتهای اروپایی و آمریکا توسط ایران تامین و خیالشان از بابت جمهوری اسلامی راحت شود، آن روز ایران نه تنها زندان سیاسیون و افرادی که برای آزادی تلاش می کنند است، بلکه جهنمی برای تمام فعالان سیاسی و اجتماعی و تمام افراد جامعه ی ایران خواهد شد! امروز آمریکا بزرگترین پایگاه دریایی خود را در بحرین دارد، و به همین دلیل هیچ صدای اعتراضی نسبت به آنچه در بحرین رخ می دهد نمی شنوید! به یاد بیاورید سال 1388 را، وقتی که دولت آمریکا آماده ی مذاکره و حل و فصل مسائل با دولت وقت جمهوری اسلامی بود، اما اعتراضاتِ پس از انتخابات باعث شد تا مذاکرات دو کشور به تعویق بیافتد، به یاد بیاورید وقتی که مردم در تظاهراتهای خود شعار " اوباما اوباما، یا با اونا یا با ما" را سر می دادند و رئیس جمهور آمریکا موضع و نظر خود را درباره ی آنچه در ایران رخ داد با تاخیری چند ماهه اعلام کرد! این یعنی اینکه آمریکایی ها منتظر نتیجه ی اعتراضات ایران بودند و از طرفی نمی خواستند فرصت نادری که در رابطه با مسئله ی انرژی هسته ای بدست آمده بود را با طرفداری از مخالفان از دست بدهند. آمریکا و دیگر دولتها قبل از اینکه اهمیتی بدهند به مسئله ی حقوق بشر و آنچه در دیگر کشورها رخ می دهد به فکر منافع ملی خود هستند ( که این مسئله از نظر من منطقی و عاقلانه است ).
اگر ایران در بند جمهوری اسلامی بماند، حتی اگر با کشورهای اروپایی و آمریکا به توافق برسد، باز هم ایران جایی برای داشتن حقوق اولیه انسانی نخواهد بود. فردا ایران، بحرینی دیگر خواهد بود...